فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۲۹۱: چه غنچهها که نپرود باغ نسرینش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه غنچه ها که نپرود باغ نسرینش چه میوه ها که نیاورد سرو سیمینش چه فتنه ها که نینگیخت چشم پرخوابش چه حلقه ها که نیاویخت زلف پرچینش چه دانه ها که نپاشید خال هندویش چه دام ها که نگسترد خط مشکینش چه کیسه ها که نپرداخت جعد طرارش چه کاسه ها که نپیمود لعل نوشینش چه صیدها که نشد کشته در کمینگاهش چه تیغ ها که نزد پنجهٔ نگارینش چه قلب ها که نیارزد لشکر نازش چه سینه ها که نفرسود خنجر کینش چه پنجه ها که نپیچد زور بازویش چه کشته ها که نینداخت دست رنگینش چه کلبه ها که نیفروخت ماه تابانش چه خوشه ها که نیندوخت عقد پروینش چه شرم ها که نکرد آفتاب از رویش چه رشک ها که نبرد آسمان ز تمکینش چه جامه ها که نپوشید قد دلکش او که در کنار کشد شاه ناصرالدینش خدیو مملکت آرا خدایگان ملوک که کرده بار خدا قبلهٔ سلاطینش سر ملوک عجم مالک ممالک جم که مهر خیره شد از تاج گوهر آگینش ابوالفوارس ببرافکن هژبرشکن که رفته خنگ فلک زیر زین زرینش ابوالمظفر غازی سوار تیغ گذار که خون خصم گذر کرده از سر زینش یکی رسول فرستد ز خطهٔ رومش یکی سلام رساند ز ساحت چینش صفات ذات ورا شرح کی توانم داد اگر که وصف کنم صدهزار چندینش گدا چگونه کند مدح پادشاهی را که خسروان همه جا کرده اند تحسینش فروغی از لب نوشین او مگر دم زد که شهره در همه شهر است شعر شیرینش فروغی بسطامی