فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۲۷۲: منت خدای را که خداوند بینیاز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
منت خدای را که خداوند بی نیاز عمر دوباره داد به شاه گدانواز داری تخت ناصردین شاه تاجور کز فضل کردگار بود عمر او دراز تا سرکشان دیومنش را کشد به خون پا بر سر سریر سلیمان نهاد باز مستوفی قلمرو او مالک عراق طغرانویس دفتر او والی حجاز ارکان خصم سوخته از قهر خصم سوز کار زمانه ساخته از لطف کارساز هم دوستان او همه در عیش و در نشاط هم دشمنان او همه در سوز و در گداز هم شحنه در ولایت اوباش ذوالجلال هم فتنه در ممالک او مست خواب ناز هم در دعای او همه مردان پاک دل هم در ثنای او همه رندان پاک باز جز با محب او نتوان گشتن آشنا جز از عدوی او نتوان کرد احتراز ایجاد اوست باعث امنیت جهان زان رو وجوب یافت دعایش به هر نماز گر او نبود مانع ترکان فتنه جو آسودگی نبود جهان را ز ترک تاز شاهی که تا ابد شده از فیض مدح او هم خامه با طراوت و هم نامه با طراز تا روز رستخیز همین است شاه و بس وین نکته آشکار بود نزد اهل راز شعر از علو طبع فروغی است سربلند شاعر ز سجدهٔ در شه باد سرفراز فروغی بسطامی