فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۲۰۶: زان غنچهدهان دلم به تنگ آمد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زان غنچه دهان دلم به تنگ آمد وز دیده سرشک لاله رنگ آمد هر گوشه که گوش دادم از عشقش آواز نی و نوای چنگ آمد بس چنگ زدم به دامن پاکان تا دامن پاک او به چنگ آمد از خانهٔ آن کمان ابرو بود تیری که به سینه بی درنگ آمد آهم به دلش نکرد تاثیری فریاد که تیر من به سنگ آمد ساقی به مذاقم از ازل کرده شهدی که مقابل شرنگ آمد چشمش پی صید دل مهیا شد آهو به گرفتن پلنگ آمد جز عاشق پاک دیده نشناسد یاری که به صد هزار رنگ آمد بازیچهٔ آن بت شکر لب شد هر مغبچه ای که از فرنگ آمد من بندهٔ خواجه ای که در معنی آسوده ز قید صلح و جنگ آمد تا میکده مسکن فروغی شد فارغ ز خیال نام و ننگ آمد فروغی بسطامی