فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۹۶: هر که افتادهٔ آن جنبش قامت باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که افتادهٔ آن جنبش قامت باشد برنخیزد اگر آشوب قیامت باشد یار اگر قاتل صاحب نظران خواهد بود حیف از آن کشته که چشمش به غرامت باشد کار هر کس که بر آن ترک کمان دار افتاد باید از جان هدف تیر ملامت باشد تا ز خون چهره منقش نکنی لاف مزن عاشق آن است که دارای علامت باشد ما که بستیم به دل نقش قد موزونش گو مؤذن ز پی بستن قامت باشد در همه عمر به جز عشق نکردم کاری آه اگر حاصل این کار ندامت باشد عهد کردم که به سر چشمهٔ کوثر نروم گر به پای خم می جای اقامت باشد کی توان باده ننوشید در ایام بهار گر قدح ریخت سر شیشه سلامت باشد نشود صدرنشین در می خانهٔ عشق آن که شایستهٔ محراب امامت باشد هر چه گشتیم فروغی به جز از سایه حق کس ندیدیم که خورشید کرامت باشد دادگر داور بخشنده ملک ناصردین که فلک پیرو او تا به قیامت باشد فروغی بسطامی