فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۹۰: نرخ یک بوسه گر آن لعل به صدجان میکرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نرخ یک بوسه گر آن لعل به صدجان می کرد مشتری فکر خریداری اش آسان می کرد تلخ کام از لب شیرین بتی جان دادم که به یک خنده جهان را شکرستان می کرد همه جعمیت عشاق پریشان می شد چون صبا شرحی از آن زلف پریشان می کرد کوی دل ها همه از شوق به سر می غلطید چون خم طره او دست به چوگان می کرد گر زلیخا رخ زیبای تو می دید به خواب یوسفش را همهٔ عمر به زندان می کرد خضر اگر لعل روان بخش تو را می بوسید خاک حسرت به سر چشمهٔ حیوان می کرد شب که از خط تو یک نکته بیان می کردم تا سحر مشک ختا باد به دامان می کرد با خیال خط و خال تو دل مشتاقان مشک در دامن و عنبر به گریبان می کرد کرد با جان فروغی رخ تابندهٔ دوست با کتان آن چه فروغ مه تابان می کرد فروغی بسطامی