فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۶۹: گهی به دیر و گهی جلوه در حرم دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گهی به دیر و گهی جلوه در حرم دارد ندانم این چه جمال است کان صنم دارد کسی است صاحب بخت بلند و عمر دراز که دست بر سر آن زلف خم به خم دارد حیات بخشد اگر خاک مقدمش نه عجب که جان زنده دلی زیر هر قدم دارد کسی که تکیه زند بر عنایت ساقی اگر غلط نکنم تکیه گاه جم دارد غلام چشم سیاهی شدم ز دولت عشق که ناز بر سر شاهان محتشم دارد تو خود به چشم حقیقت نظر نکردی باز وگر نه دیر و حرم هر دو یک صنم دارد جهان ز جنبش مژگان گرفته ای آری جهان بگیرد شاهی که این حشم دارد دهان تنگ تو تا آمد از عدم به وجود وجود تنگ دلان حسرت عدم دارد مگر ز چشم تو دم به گلستان نرگس که از خمار سحر حالتی دژم دارد کسی که با سر زلف تو دست پیمان داد سرش به باد فنا گر رود چه غم دارد از آن خدنگ تو در دل عزیز و محترم است که ره به خلوت دل های محترم دارد فروغی از لب شیرین شکرافشانت هزار تنگ شکر در نی قلم دارد فروغی بسطامی