فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۶۵: جهان عشق ندانم چه زیر سر دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جهان عشق ندانم چه زیر سر دارد که زیر هر قدمی یک جهان خطر دارد دریده تا نشود پرده ات نمی دانی که حسن پرده نشینان پرده در دارد ز روی و موی بتان می توان یقین کردن که شام اهل محبت ز پی سحر دارد بهای بوسه او نقد جان دریغ مکن که این معامله نفع از پی ضرر دارد گدا چگونه کند سجده آستانی را که بر زمین سر شاهان تاجور دارد اسیر بند سواری شدم ز بخت بلند که در کمند اسیران معتبر دارد فتاده بر لب میگون شاهدی نظرم که خون ناحق عشاق در نظر دارد چسان هوای تو از سر بدر توانم کرد که با تو هر سر مویم سر دگر دارد به ملک مهر و وفا کام خشک و چشم تر است وظیفه ای که فروغی ز خشک و تر دارد فروغی بسطامی