فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۶۱: نظر ز روی تو صاحب نظر نمیبندد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نظر ز روی تو صاحب نظر نمی بندد که هیچ کس به چنین روی در نمی بندد دلم ز صورت خوب تو پی به معنی برد که چرخ نقشی ازین خوب تر نمی بندد زمانه زان لب شیرین اگر خبر گردد به راستی کمر نیشکر نمی بندد به خاک کوی تو شب نیست کاب دیدهٔ من ره گذرگه باد سحر نمی بندد ز قامت تو چنان پایمال شد طوبی که تا به روز قیامت کمر نمی بندد کبوتران حرم را به جز تو کافرکیش پس از هلاک کسی بال و پر نمی بندد جز آن پسر که منش دوست چون پدر دارم کسی میان پی قتل پدر نمی بندد وفا نمودم و پاداش آن جفا دیدم که گفت نخل محبت ثمر نمی بندد هزار بار به خون گر کشی فروغی را ز آستان تو بار سفر نمی بندد فروغی بسطامی