فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۴۹: در پای تو تا زلف چلیپای تو افتاد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در پای تو تا زلف چلیپای تو افتاد بس دل که از این سلسله در پای تو افتاد تنها نه من افتادهٔ سر پنجهٔ عشقم بس تن که ز بازوی توانای تو افتاد هرگز نشود مشتری یوسف مصری شوریده سری کز پی سودای تو افتاد در دیدهٔ عشاق نه کم ز آب حیات است خاکی که بر آن سایهٔ بالای تو افتاد آسوده شد از شورش صحرای قیامت هر چشم که بر قامت رعنای تو افتاد آگاه شد از معنی حیرانی عشاق هر دیده که بر صورت زیبای تو افتاد هر دل که خبردار شد از عیش دو عالم در فکر خریداری غم های تو افتاد از دامن شیرین دهنان دست کشیدم تا بر سر من شور تمنای تو افتاد خورشید فتاد از نظر پاک فروغی تا پرده ز رخسار دلا رای تو افتاد فروغی بسطامی