فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۴۰: ای آب زندگانی یک نکته از دهانت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای آب زندگانی یک نکته از دهانت تا چند رحمتی نیست بر حال تشنگانت دردا که بر لب آید جانم ز تشنه کامی وآب حیات دارد لعل گهرفشانت با من مکن مدارا اکنون که در محبت شد رازم آشکارا از غفرهٔ نهانت ای بوستان خوبی خارم ز بی نوایی بگذار تا بچینم برگی ز بوستانت هرگز کسی نیاید غیر از تو در خیالم تا کیست در خیالت یا چیست در کمانت بخت ار مدد نماید ای ترک سخت بازو هم می خورم خدنگت، هم می کشم کمانت مفتون تست خلقی الحق که می توان گفت هم آفت زمینت هم فتنهٔ زمانت تا کی حدیث واعظ از هول رستخیز است برخیز تا ببیند بالای دل ستانت چشم از دو کون پوشم گر اوفتد به دستم یا طرف آستینت یا خاک آستانت گر پرده بر گشایی از این طرب فروغی اول نظر نماید جان را فدای جانت فروغی بسطامی