فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۳۷: امروز ندارم غم فردای قیامت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امروز ندارم غم فردای قیامت کافروخته رخ آمد و افراخته قامت در کوی وفا چاره به جز دادن جان نیست یعنی که مجو در طلبش راه سلامت تیری ز کمانخانه ابروش نخوردم تا سینه نکردم هدف تیر ملامت فرخنده مقامی است سر کوی تو لیکن از رشک رقیبان نبود جای اقامت چون دعوی خون با تو کنم در صف محشر کز مست معربد نتوان خواست غرامت تا محشر اگر خاک زمین را بشکافند از خون شهیدان تو یابند علامت با حلقهٔ زنار سر زلف تو زاهد تسبیح ز هم بگسلد از دست ندامت من پیرو شیخی که ز خاصیت مستی در پای خم انداخته دستار امامت کیفیت پیمانه گر این است فروغی چون است سبوکش نزند لاف کرامت فروغی بسطامی