فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۰۶: ای خوشا وقتی که بگشایم نظر در روی دوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خوشا وقتی که بگشایم نظر در روی دوست سر نهم در خط جانان جان دهم بر بوی دوست من نشاطی را نمی جویم به جز اندوه عشق من بهشتی را نمی خواهم به غیر از کوی دوست کوثر من لعل ساقی جنت من روی یار لذت من صوت مطرب رغبت من سوی دوست شاخ گل در بند خواری از قد موزون یار ماه نو در عین خجلت از خم ابروی دوست گر بنازد بر سر شاهان عالم دور نیست کز شکار شرزه شیران می رسد آهوی دوست گر ندیدی سحر و معجز دیدهٔ دل باز کن تا بینی معجزات نرگس جادوی دوست کس نکردی بار دیگر آرزوی زندگی گر نبودی در قیامت قامت دل جوی دوست بر شهیدان محبت آفرین بادا که بود کار ایشان آفرین بر قوت بازوی دوست زان نمی آرد فروغی بوسه اش را در خیال کز خیال من مبادا رنجه گردد خوی دوست فروغی بسطامی