فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۰۵: قطع نظر ز دشمن ما کرد چشم دوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قطع نظر ز دشمن ما کرد چشم دوست دردی که داشتیم دوا کرد چشم دوست در عین خشم اهل هوس را به خون کشید کامی که خواستیم روا کرد چشم دوست بر ما نظر فکند و ز بیگانه برگرفت دیدی که التفات به جا کرد چشم دوست جمعی بکشت و جمع دگر زنده ساخت باز بنگر به یک نظاره چه ها کرد چشم دوست از بهر یک نگاه بلاخیز خویشتن ما را به صد بلیه رضا کرد چشم دوست دوشینه داد وعدهٔ خون ریزی ام به ناز وقت سحر به وعده وفا کرد چشم دوست قابل نبود خون من از بهر ریختن این گردش از برای خدا کرد چشم دوست تشبیه خود به آهوی دشت ختن نمود مگذر ز حق که عین خطا کرد چشم دوست هر تن که سر کشید ز فرمان شهریار او را نشان تیر بلا کرد چشم دوست شمس الملوک ناصردین شاه کام کار کز رویش اقتباس ضیا کرد چشم دوست شاهی که به هر خاک قدوم مبارکش خود را غلام باد صبا کرد چشم دوست هر سو فروغی از پی آشوب ملک دل چندین هزار فتنه به پا کرد چشم دوست فروغی بسطامی