فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۱۰۳: کیفیتی که دیدم از آن چشم نیم مست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کیفیتی که دیدم از آن چشم نیم مست با صدهزار جام نیارد کسی به دست یک جسم ناتوان ز سر راه او نخاست یک صید نیم جان ز کمین گاه او نجست کو آن دلی که نرگس فتان او نبرد کو سینه ای که خنجر مژگان او نخست جز یاد او امید بریدم ز هر چه بود جز روی او کناره گرفتم ز هر که هست از من دویی مجوی که یک بینم از ازل وز من ادب مخواه که سرمستم از الست منت خدای را که ز هر سو به روی من در باز شد ز همت رندان می پرست با من مگو که بهر چه دیوانه گشته ای با آن پری بگوی که زنجیر من گسست پهلو زند به شه پر جبرییل ناوکی کز شست او رها شد و بر جان من نشست زلف گره گشای تو پیوند من برید چشم درست کار تو پیمان من شکست از جعد سر بلند تو یک قوم دستگیر وز عنبری کمند تو یک جمع پای بست سرو بلند من ننهد پا فروغیا بر فرق آن کسی که نگردد چو خاک پست فروغی بسطامی