فروغی بسطامی
غزل ها
غزل شماره ۴۲: هر چه کردم به ره عشق وفا بود، وفا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر چه کردم به ره عشق وفا بود، وفا وانچه دیدم به مکافات جفا بود ، جفا شربت من ز کف یار الم بود، الم قسمت من ز در دوست بلا بود، بلا سکه عشق زدن محض غلط بود ، غلط عاشق ترک شدن عین خطا بود، خطا یار خوبان ستم پیشه گران بود ، گران کار عشاق جگر خسته دعا بود، دعا همه شب حاصل احباب فغان بود، فغان همه جا شاهد احوال خدا بود، خدا اشک ما نسخهٔ صد رشته گهر بود، گهر درد ما مایهٔ صد گونه دوا بود، دوا نفس ما از مدد عشق قوی بود، قوی سر ما در ره معشوق فدا بود، فدا دعوی پیر خرابات به حق بود، به حق عمل شیخ مناجات ریا بود، ریا هر که جز مهر تو اندوخت هوس بود، هوس آن که جز عشق تو ورزید هوا بود، هوا هر ستم کز تو کشیدیم کرم بود،کرم هر خطا کز تو به ما رفت عطا بود، عطا زخم کاری زفراق تو به جان بود، به جان جان سپاری به وصال تو به جا بود، بجا در همه عمر فروغی به طلب بود، طلب در همه حال وجودش به رجا بود، رجا فروغی بسطامی