قائم مقام فراهانی
نامههای فارسی
شمارهٔ ۲۷ - معلوم نیست به کی نبشته
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رقیمه کریمه بود، یا قصیده فریده، یا کاروان شکر از مصر بتبریز آمد، حاشا و کلا؛ با کاروان مصری چندین شکر نباشد. به سر تو که توانگر شود از مشک و شکر هر که را با سر کلک تو سر و کار بود مثل بنده که بالفعل، شکر اینجا به، من و مشک بخروار بود. نمیدانم از مدح عرض کنم یا مادح یا ممدوح؟ اما جناب مادح طیب الله فاه و جعلنی الله فداه معجز روزگار است و کمال قدرت آفریدگار: چنانش آفریده که خود خواسته به فرش جهان را بیاراسته اختر از چرخ بزیر آرد و پا شد بورق گوهر از کلک بسلک آرد و ریزد بکنار و کان تحت لسانه هاروت ینفث سحرا، و کان حشو بیانه ذهبا و عطرا. اما مدح نعم ما قال الحجازی: خط کاجنحه الوایس اغتدی لحسوده کبراثن آلاساد معنی تسلسل کالعقود و انه رمل مثمن را از حمل مسمن خوشگوارتر فرموده بودند، بحری سالم و وافی، مصون از لغزش های زحاقی، صحیح الارکان، سلیم الاجزاء، تام الضرب و العروض، متوافق الصدور و الابتداء. لذوی العقود سلاسل الاقیاد عاجزم از صفات آن عاجز مگر یک دلیری کنم قرینه شرک. قل لو اجتمعت الجن و الانس. آمدیم بر ممدوح، کانی بالاقرع والناس مجتمعون حوله و مستمعون قوله و هو ایده الله فی الدارین یضحک و یمیل و یقصیر و یستطیل امان است، بعد از این گمان این مرد را نمی تواند کشید. والسلام قائم مقام فراهانی