قائم مقام فراهانی
نامههای فارسی
شمارهٔ ۶ - خطاب به عالیجاه میرزا بزرگ نوری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عرضه داشت تالان زده قدیم آه ز افشار آه از این قوم آه از آن دم. اینها همه سهل است. آه از رقم ترجمان و فرمان تالان و محصل قاجار و دادن ناچار امان از چاقو، امان از مقراض، دو سر خواستند، چار سر دادیم، یکی فرمودند دو تا فرستادیم. اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد یغمای اول که در مقدمه امیر خانی ببنگاه اولاد رسول رسید و آخر تابع له علی ذلک.غارت دویم که در مقدمه سپهداری بخانواده احفاد بتول افتاد، اللهم العن العصابه التی دخلت تبریز و نهبت البیت اللبریز من الچاقوهای التند و المقراض های التیز. تالان سیم، که در مقدمه روس می ترسم بگویم، منحوس، بکتابخان و کاغذستان و چاقودان، اقل سادات آمد این ها همه کم بود که: تاخت و تاراج چهارم، بفرمان شما و بمحصلی قجر آقا شود؛ تو ایمان داری، اسلام داری مسلمانی کو، مروت کجا؟ زین هر دو نام ماند چو سیمرغ و کیمیا. هر کس می رسد می پرسد که سارق هائی که شاهزاده برای نایب السلطنة فرستاد دیدیم، بوقچهائی که وزیر برای قائم مقام فرستاد چه شد؟ بی انصاف بی مروت، من چه جواب دهم. رقم ترجمان را در آرم و چاقوی دو سر از کجا بیارم، بشما پیشکش کنم؟ این دیگه چه خواهشی است، چگونه فرمایشی است؟ مگر من تاجر تفلیسم یا صاحب انگلیس، یا چیزی از جائی شنیده اید و به خطره افتاده اید؟ بلی آن دو سری که شما شنیدید شمشیر بود نه چاقو، و جد من داشت نه خود من. بخدا که این سفر بعد از مرخصی از خدمت شما هیچ چیز دو سر ندیدم، مگر یک بره که یکروز قبل از مصالحه میش ملابخشی ترکمان زائید. بنر ایچ آقاسی و وزیر خارجه هم رسید. دو سر داشت و سه گوش و یک تن. مثل آذربایجان که یک ولایتی است در زیر لگد دو دولت روس و شیعه. از دو گوش مدعی آنجا بودند، روم هم حالا از گوشه دیگر درآمد و مدعی ایروان است. فعز زناه بثالث. والسلام قائم مقام فراهانی