غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۳۲۵: رفت آن که کسب بوی تو از باد کردمی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رفت آن که کسب بوی تو از باد کردمی گل دیدمی و روی ترا یاد کردمی رفت آن که گر به راه تو جان دادمی ز ذوق از موج گرد ره نفس ایجاد کردمی رفت آن که گر لبت نه به نفرین نواختی رنجیدمی و عربده بنیاد کردمی رفت آن که قیس را به سترگی ستودمی در چابکی ستایش فرهاد کردمی رفت آن که جانب رخ و قدت گرفتمی در جلوه بحث با گل و شمشاد کردمی رفت آن که در ادای سپاس پیام تو هرگونه مرغ صد قفس آزاد کردمی اکنون خود از وفای تو آزار می کشم رفت آن که از جفای تو فریاد کردمی بندم منه ز طره که تابم نمانده است رفت آن که خویش را به بلا شاد کردمی آخر به دادگاه دگر اوفتاد کار رفت آن که از تو شکوه بیداد کردمی غالب هوای کعبه به سر جا گرفته است رفت آن که عزم خلخ و نوشاد کردمی غالب دهلوی