غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۳۰۵: بر دست و پای بند گرانی نهاده ای
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بر دست و پای بند گرانی نهاده ای نازم به بندگی که نشانی نهاده ای ایمن نیم ز مرگ اگر رسته ام ز بند دلدوز ناوکی به کمانی نهاده ای گوهر ز بحر خیزد و معنی ز فکر ژرف بر ما خراج طبع روانی نهاده ای تا در امید عمر به پندار بگذرد از لطف در حیات نشانی نهاده ای تا خسته بلا نبود بی گریزگاه در مرگ احتمال امانی نهاده ای رازست، گر دلی به جفایی شکسته ای دارست، گر سری به سنانی نهاده ای دوزخ به داغ سینه گدازی نهفته ای قلزم به چشم اشک فشانی نهاده ای بر هر دلی فسون نشاطی دمیده ای بر هر تنی سپاس روانی نهاده ای هر دیده را دری به خیالی گشوده ای هر فرقه را دلی به گمانی نهاده ای غالب ز غصه مرد همانا خبر نداشت کاندر خرابه گنج نهانی نهاده ای غالب دهلوی