غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۲۶۶: شبهای غم که چهره به خوناب شسته ایم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شبهای غم که چهره به خوناب شسته ایم از دیده نقش وسوسه خواب شسته ایم افسون گریه برد ز خویت عتاب را از شعله تو دود به هفت آب شسته ایم زاهد خوش ست صحبت از آلودگی مترس کاین خرقه بارها به می ناب شسته ایم ای در عتاب رفته ز بیرنگی سرشک غافل که امشب از مژه خوناب شسته ایم پیمانه را ز باده به خون پاک کرده ایم کاشانه را ز رخت به سیلاب شسته ایم غرق محیط وحدت صرفیم و در نظر از روی بحر موجه و گرداب شسته ایم بی دست و پا به بحر توکل فتاده ایم از خویش گرد زحمت اسباب شسته ایم در مسلخ وفا ز حیا آب گشته ایم خون از جبین و دست ز قصاب شسته ایم غالب رسیده ایم به کلکته و به می از سینه داغ دوری احباب شسته ایم غالب دهلوی