غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۲۵۴: در وصل دل آزاری اغیار ندانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در وصل دل آزاری اغیار ندانم دانند که من دیده ز دیدار ندانم طعنم نسزد مرگ ز هجران نشناسم رشکم نگزد خویشتن از یار ندانم پرسد سبب بیخودی از مهر و من از بیم در عذر به خون غلتم و گفتار ندانم بوسم به خیالش لب و چون تازه کند جور از سادگیش بی سبب آزار ندانم هر خون که فشاند مژه در دل فتدم باز خود را به غم دوست زیانکار ندانم آویزش جعد از ته چادر بردم دل آشفتگی طره به دستار ندانم بوی جگرم می دهد از خون سر هر خار شد پای که در راه وی افگار ندانم زخم جگرم بخیه و مرهم نپسندم موج گهرم جنبش و رفتار ندانم نقد خردم سکه سلطان نپذیرم جنس هنرم گرمی بازار ندانم غالب نبود کوتهی از دوست همانا زانسان دهدم کام که بسیار ندانم غالب دهلوی