غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۲: به گونه می نپذیرد ز همدگر تفریق
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به گونه می نپذیرد ز همدگر تفریق تجلی تو به دل همچو می به جام عقیق به راه شوق بر آن آب خون همی گریم که قطره قطره چو ابرم چکیده از ابریق به جز دمی نکند خسته ام چو سنگ در آب هجوم ریزش غمهای سخت و قلب رقیق به هیچ پایه نگشت اضطرار ما زایل بود ستاره عاشق در اوج دست غریق بهانه جوست کرم زانکه در گزارش کار نبوده حسن عمل بی علاقه توفیق مرا که ذره لقب داده ای همی رقصم که نسبتی به زبان تو کرده ام تحقیق حدیث تشنگی لب به پیر ره گفتم ز پاره جگرم در دهن نهاد عقیق به راه کعبه هلاکم نمی کنی باور تو ای که بیهده باز آمدی ز بیت عتیق ندیده ای به بیابان به زیر خاربنی شکسته مشربه آب و پاره ای ز سویق ترا به پهلوی میخانه جا دهم غالب به شرط آن که قناعت کنی به بوی رحیق غالب دهلوی