غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۴: تا رغبت وطن نبود از سفر چه حظ؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا رغبت وطن نبود از سفر چه حظ؟ آن را که نیست خانه به شهر از خبر چه حظ؟ از ناله مست زمزمه ام همنشین برو چون نیست مطلبی ز نوید اثر چه حظ؟ در هم فگنده ایم دل و دیده را ز رشک چون جنگ با خودست ز فتح و ظفر چه حظ؟ دلهای مرده را به نشاط نفس چه کار؟ گلهای چیده را ز نسیم سحر چه حظ؟ تا فتنه در نظر ننهی از نظر چه سود؟ تا دشنه بر جگر نخوری از جگر چه حظ؟ زانسوی کاخ روزن دیوار بسته اند بی دوست از مشاهده بام و در چه حظ؟ لرزد به جان دوست دل ساده ام ز مهر بیچاره را ز غمزه تاب کمر چه حظ؟ چون پرده محافه به بالا نمی زند از وی به داعیان سر رهگذر چه حظ؟ باید نبشت نکته غالب به آب زر بی آنکه وجه می شود از سیم و زر چه حظ؟ غالب دهلوی