غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۱: خوشا حالم تن آتش بستر آتش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوشا حالم تن آتش بستر آتش سپندی کو که افشانم بر آتش ز رشک سینه گرمی که دارم کشد از شعله بر خود خنجر آتش به خلد از سردی هنگامه خواهم برافروزم به گرد کوثر آتش خنک شوقی که در دوزخ بغلتد می آتش شیشه آتش ساغر آتش دلی دارم که در هنگامه شوق سرشتش دوزخ ست و گوهر آتش به سان موج می بالم به طوفان به رنگ شعله می رقصم در آتش بدان ماند ز شاهد دعوی مهر که ریزد از دم افسونگر آتش دلم را داغ سوز رشک مپسند مزن یارب به جان کافر آتش چهارست آن که هر یک را از آن چار بود از ناخوشی آبشخور آتش قمر در عقرب و غالب به دهلی سمندر در شط و ماهی در آتش غالب دهلوی