غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۷: نهم جبین به درش آستان بگرداند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نهم جبین به درش آستان بگرداند نشینمش به سر ره عنان بگرداند اگر شفاعت من در تصورش گذرد به بزم انس رخ از همدمان بگرداند به بزم باده به ساقیگری ازو چه عجب که پیر صومعه را در میان بگرداند؟ اگر نه مایل بوس لب خودست چرا به لب چو تشنه دمادم زبان بگرداند؟ به بند دام بلای تو صعوه را گردون هما به گرد سر آشیان بگرداند چو غمزه تو فسون اثر فرو خواند بلای راهزن از کاروان بگرداند بهار را ز رخت تا چه رنگ در نظرست؟ که دم به دم ورق ارغوان بگرداند تو نالی از خله خار و ننگری که سپهر سر حسین علی بر سنان بگرداند برو به شادی و اندوه دل منه که قضا چو قرعه بر نمط امتحان بگرداند، یزید را به بساط خلیفه بنشاند کلیم را به لباس شبان بگرداند اگر به باغ ز کلکم سخن رود غالب نسیم روی گل از باغبان بگرداند غالب دهلوی