غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۶: تیغت ز فرق تا به گلویم رسیده باد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تیغت ز فرق تا به گلویم رسیده باد شوخی ز حد گذشت زبانم بریده باد گر رفته ام ز کوی تو آسان نرفته ام این قصه از زبان عزیزان شنیده باد مردن ز رازداری شوقم نجات داد صد رنگ لاله زار ز خاکم دمیده باد نغزی و خودپسند ببینم چه می کنی؟ یارب به دهر همچو تویی آفریده باد بر روی و موی پرتو بینش نتافته ست در عرض شوق دیده طلبکار دیده باد آتش به خانمان زده ای خواست صرصری گفتم نسیم گفت به گلشن وزیده باد مرگم امان دهاد که از شوق برخورم این شعله همچو خون به رگ خس دویده باد ذوقی ست همدمی به فغان بگذرم ز رشک خار رهت به پای عزیزان خلیده باد چون دیده پای تا به سرم تشنه کسی ست دل خون شواد و از بن هر مو چکیده باد غالب شراب قندی هندم کباب کرد زین بعد باده های گوارا کشیده باد غالب دهلوی