غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۰: در پرده شکایت ز تو داریم و بیان هیچ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در پرده شکایت ز تو داریم و بیان هیچ زخم دل ما جمله دهانست و زبان هیچ ای حسن گر از راست نرنجی سخنی هست ناز این همه یعنی چه؟ کمر هیچ و دهان هیچ در راه تو هر موج غباری ست روانی دلتنگ نگردم ز برافشاندن جان هیچ بر گریه بیفزود زدل هر چه فرو ریخت در عشق بود تفرقه سود و زیان هیچ تن پروری خلق فزون شد ز ریاضت جز گرمی افطار ندارد رمضان هیچ دنیاطلبان عربده مفت ست بجوشید آزادی ما هیچ و گرفتاریتان هیچ پیمانه رنگی ست درین بزم به گردش هستی همه طوفان بهارست خزان هیچ عالم همه مرآت وجودست عدم چیست؟ تا کار کند چشم محیط ست و کران هیچ در پرده رسوایی منصور نوایی ست رازت نشنودیم ازین خلوتیان هیچ غالب ز گرفتاری اوهام برون آی بالله جهان هیچ و بد و نیک جهان هیچ غالب دهلوی