غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۶۸: چشمم از ابر اشکبارترست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشمم از ابر اشکبارترست از عرق جبهه بهارترست گریه کرد از فریب و زارم کشت نگه از تیغ آبدارترست می برانگیزدش به کشتن من دشمن از دوست غمگسارترست دی مگر مست بوده ای کامروز شکرم از شکوه ناگوارترست ای که خوی تو همچو روی تو نیست دیده از دل امیدوارترست نو به دولت رسیده را نگرید خطش از زلف مشکبارترست طفلی و پر دلیر می شکنی آه عهدی که استوارترست همه عجز و نیاز می خواهند زارتر هر که حق گزارترست خسته از راه دور می آیم پا ز تن پاره ای فگارترست شکوه از خوی دوست نتوان کرد باده تند سازگارترست می رسد گر به خویشتن نازد غالب از خویش خاکسارترست غالب دهلوی