غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۶۲: سموم وادی امکان ز بس جگر تابست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سموم وادی امکان ز بس جگر تابست گداز زهره خاکست هر کجا آبست مرنج از شب تار و بیا به بزم نشاط که پنبه سر مینای باده مهتابست به خوابم آمدنش جز ستم ظریفی نیست خدا نخواسته باشد به غیر همخوابست ز وضع روزن دیوار می توان دانست که چشم غمکده ما به راه سیلابست ز ناله کار به اشک اوفتاده دل خون باد ز شرم بی اثری ها فغان ما آبست ز وهم نقش خیالی کشیده ای ور نه وجود خلق چو عنقا به دهر نایابست نگه ز شعله حسنت چه طرف بربندد چنین که طاقت ما را بنا ز سیمابست به عرض دعوی همطرحی تو خوبان را نگه در آینه همچون خسی به گردابست زمین ز نقش سم توسن تو ساغرزار هوا ز گرد رهت شیشه می نابست قوی فتاده چو نسبت ادب مجو غالب ندیده ای که سوی قبله پشت محرابست غالب دهلوی