غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۴۰: محو کن نقش دویی از ورق سینه ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
محو کن نقش دویی از ورق سینه ما ای نگاهت الف صیقل آیینه ما وقف تاراج غم تست چه پیدا چه نهان همچو رنگ از رخ ما، رفت دل از سینه ما چه تماشاست ز خود رفته خویشت بودن صورت ما شده کس تو در آیینه ما عرصه بر الفت اغیار چه تنگ آمده است خوش فرو رفته به طبع تو خوشا کینه ما محتشم زاده اطراف بساط عدمیم گوهر از بیضه عنقاست به گنجینه ما نیست مستان ترا تفرقه بدر و هلال باده مهتاب بود در شب آدینه ما غالب امشب همه از دیده چکیدن دارد خون دل بود مگر باده دوشینه ما غالب دهلوی