غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۳۸: مدام محرم صهبا بود پیاله ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مدام محرم صهبا بود پیاله ما به گرد مهر تنیده ست خط هاله ما زهی ز گرمی خویت نفس گرانمایه گداز ناله ما آبیار ناله ما چمن طراز جنونیم و دشت و کوه از ماست به مهر داغ شقایق بود قباله ما به دل ز جور تو دندان فشرده ایم و خوشیم ز استخوان اثری نیست در نواله ما تو زودمستی و ما رازدار خوی توایم شراب درکش و پیمانه کن حواله ما درازی شب هجران ز حد گذشت، بیا فدای روی تو عمر هزار ساله ما جنون به بادیه پرداز گلستان بخشید سواد دیده آهوست داغ لاله ما ز سعی هرزه به بیحاصلی علم گشتیم چو باد بید پدید آمد از اماله ما همین گداختن است آبروی ما غالب گهر چه ناز فروشد به پیش ژاله ما غالب دهلوی