غالب دهلوی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰: سوز عشق تو پس از مرگ عیانست مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سوز عشق تو پس از مرگ عیانست مرا رشته شمع مزار از رگ جانست مرا می نگنجم ز طرب در شکن خلوت خویش حلقه بزم که چشم نگرانست مرا هر خراشی که ز رشک تنم افتد بر دل در سپاس دم تیغ تو زبان است مرا دل خود از تست و هم از ذوق خریداری تست این همه بحث که در سود و زیانست مرا جویی از باده و جویی ز عسل دارد خلد لب لعل تو هم اینست و هم آنست مرا چون پریزاد که در شیشه فرودش آرند روی خوبت به دل از دیده نهانست مرا به تگ و تاز من افزود گسستن یک دست در رهت رشته امید عنانست مرا بیخودی کرده سبکدوش ، فراغی دارم کوه اندوه رگ خواب گرانست مرا خارها از اثر گرمی رفتارم سوخت منتی بر قدم راهروانست مرا رهرو تفته در رفته به آبم غالب توشه ای بر لب جو مانده نشانست مرا غالب دهلوی