سحاب اصفهانی
قطعه ها
شمارهٔ ۳: شود چو شاد زقتلم دل من و تو مترس - ز یک گناه که در ضمن آن بود دو ثواب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شود چو شاد زقتلم دل من و تو مترس ز یک گناه که در ضمن آن بود دو ثواب مپرس حال دل من بخون کیست ببین تو را به پنجه نگار و مرا به چهره خضاب به خواب روی تو آید به دیده ی من اگر جدا ز روی تو در دیده ی من آید خواب نکرد منع نگه یا نکرد رازم فاش کدام اثر که به حالم نکرد چشم پر آب؟ زروی کار بر افکندیم نقاب آنگه که بر فکندی از آن روی دلفریب نقاب همیشه دارد عشق تو جای در دل من چرا که عشق تو گنج است و جای گنج خراب زبس که تاب دل بی قرار من بر بود از این سبب سر زلف تو دارد اینهمه تاب غم تو با دل و عشق تو با تنم آن کرد که با گیاه کند برق و با کتان مهتاب همین به جام تو لعل مذاب ریزی و من به یاد لعل تو ریزم زدیده لعل مذاب چنان جدا ز تو گرید که فرق نتواند کسی که چشم (سحاب) است یا که چشم سحاب سحاب اصفهانی