وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۳۵۰: یک بار نباشد که نیازردهام از تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یک بار نباشد که نیازرده ام از تو در حیرتم از خود که چه خوش کرده ام از تو خواهم که حریفی چو تو خوبت بچشاند ته ماندهٔ این رطل که من خورده ام از تو این میوه که آلوده به زهرم لب و دندان نوباوهٔ شاخی ست که پرورده ام از تو سد پردهٔ خون گشت بر عقدهٔ غم خشک دل مرده تر از غنچهٔ پژمرده ام از تو چون وحشی اگر عمر بود بر تو فشاندم جانی که به نزدیک لب آورده ام از تو وحشی باقفی