وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۳۴۹: آمده نو به شحنگی در دلم آرزوی تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آمده نو به شحنگی در دلم آرزوی تو منصب پاسبانیم داده به گرد کوی تو چیست اشاره چون زیم حکم چه می کند بگو در بد و نیک عشق من رد و قبول خوی تو پای فرشته چون مگس برده فرو در انگبین خنده که شهد ریخته در ره گفت وگوی تو زان خم زلف می کشد منت بند جادوان گردن جان من که شد طوق پرست موی تو می گذری و داشته دست نیاز پیش رو چشم گدا نگاه من فاتحه خوان روی تو صاف سر خم ترا نیست قرابه کش بسی راضیم ار به من رسد درد ته سبوی تو وحشی اگر نه رشک زد دست نگار خویشتن گریه که می کند گره در گذر گلوی تو وحشی باقفی