وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۳۳۴: چه کم میگردد از حشمت بلاگردان نازم کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه کم می گردد از حشمت بلاگردان نازم کن نگاهی چند ناز آلوده در کار نیازم کن درخت میوه ای داری صلای میوه ای میزن ولی اندیشه از گستاخی دست درازم کن به دیوانش مرا کاری فتاد ای لطف پنهانی یکی زان شیوه های پیش خدمت کار سازم کن برون آور ز جیبت آن عنایتها که می دانی کلیدی وز در زندا ن غم این قفل بازم کن به هیچم می توان کردن تسلی گر دلت خواهد نمی گویم که خاص از شیوه های دلنوازم کن حجابست اینکه خالی می کند پهلوی ما از تو به یک جانب فکن این شرم، و رفع احترازم کن ز من برخاست تکلیف از جنون عشق بت وحشی ببر دیوانگی از طبع و تکلیف نمازم کن وحشی باقفی