وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۳۱۳: سد دشنه بر دل میخورم و ز خویش پنهان میکنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صد دشنه بر دل می خورم وز خویش پنهان می کنم جان گریه بر من می کند من خنده بر جان می کنم خون قطره قطره می چکد تا اشک نومیدی شود وز آه سرد اندر جگر آن قطره پیکان می کنم دست غم اندر جیب جان پای نشاط اندر چمن پیراهنم صد چاک و من گل در گریبان می کنم گلخن فروز حسرتم گردآورد خاشاک غم بی درد پندارد که من گشت گلستان می کنم غم هم به تنگ آمد ولی قفلست دایم بر درش این خانهٔ تنگی که من او را به زندان می کنم امروز یا فردا اجل دشواری غم می برد وحشی دو روزی صبر کن کار تو آسان می کنم وحشی باقفی