وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۳۰۴: مدتی شد کز گلستانی جدا افتادهام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مدتی شد کز گلستانی جدا افتاده ام عندلیبم سخت بی برگ و نوا افتاده ام نوبهاری می دماند از خاک من گل وان گذشت گشته ام پژمرده و ز نشو و نما افتاده ام در هوای گلشنی سد ره چو مرغ بسته بال کرده ام آهنگ پرواز و بجا افتاده ام گر نمی پویم ره دیدار عذرم ظاهر است بسکه در زنجیر غم ماندم ز پا افتاده ام نه گمان رستگی دارم نه امید خلاص سخت در تشویش و محکم در بلا افتاده ام مایهٔ هستی تمامی سوختم بر یاد وصل مفلسم وحشی به فکر کیمیا افتاده ام وحشی باقفی