سعدی شیرازی
باب دوم در اخلاق درویشان
حکایت شمارهٔ ۴۷
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دیدم گل تازه چند دسته بر گنبدی از گیاه رسته گفتم: چه بود گیاه ناچیز تا در صف گل نشیند او نیز؟ بگریست گیاه و گفت خاموش صحبت نکند کرم فراموش گر نیست جمال و رنگ و بویم آخر نه گیاه باغ اویم؟ من بنده حضرت کریمم پرورده نعمت قدیمم گر بی هنرم وگر هنرمند لطف است امیدم از خداوند با آن که بضاعتی ندارم سرمایه طاعتی ندارم او چاره کار بنده داند چون هیچ وسیلتش نماند رسم است که مالکان تحریر آزاد کنند بنده پیر ای بار خدای عالم آرای بر بنده پیر خود ببخشای سعدی ره کعبه رضا گیر ای مرد خدا در خدا گیر بدبخت کسی که سر بتابد زین در که دری دگر بیابد سعدی شیرازی