وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۱۸۳: پی خدنگ جگر گون به خون مردم کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پی خدنگ جگر گون به خون مردم کرد بهانه ساخت که شنجرف بوده پی گم کرد تبسمی ز لب دلفریب او دیدم که هر چه با دل من کرد آن تبسم کرد چنان شدم ز غم و غصهٔ جدایی دوست که دید دشمن اگر حال من ، ترحم کرد ز سنگ تفرقه ایمن نشست صاف دلی که رفت و تکیه به دیوار دیر چون خم کرد نگفت یار که داد از که می زند وحشی اگر چه بر در او عمرها تظلم کرد وحشی باقفی