وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۱۶۵: گر ریخت پر عقابی ، فر هما بماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر ریخت پر عقابی ، فر هما بماند جاوید سایهٔ او بر فرق ما بماند رفت آنکه لشکری را در حمله ای شکستی لشکر شکن اگر رفت کشور گشا بماند ماه سپهر مسند ، شد از صف کواکب مهر ستارهٔ خیل ، گردون لوا بماند عباس بیک اعظم کز بار احتشامش تا انقراض عالم گردون دو تا بماند خان ضعیف پرور کز بهر حفظ جانش بر چرخ عالمی را دست دعا بماند خورشید خادم او ، گردون ملازم او تا حشر این بزرگی، وین کبریا بماند گردون ذخیره سازد گرد سم سمندش کز بهر چشم گردون این توتیا بماند گر دست تیغ فتنه گردون بلند سازد خشک از نهیب عدلش اندر هوا بماند گر جان گذاشت خالی نخل رسیدهٔ او او هر دو تازه نخلش او را بجا بماند این را به باغ دولت و آنرا به گلشن بخت یارب که تا قیامت نشو و نما بماند تو جاودان بمانی گر او نماند باقی اقبال تو جهان را تا انتها بماند وحشی همیشه ماند این زبدهٔ زمانه تا هیچکس نماند تنها خدا بماند وحشی باقفی