وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۷۵: قدر اهل درد صاحب درد میداند که چیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قدر اهل درد صاحب درد می داند که چیست مرد صاحب درد، درد مرد، می داند که چیست هر زمان در مجمعی گردی چه دانی حال ما حال تنها گرد، تنها گرد، می داند که چیست رنج آنهایی که تخم آرزویی کشته اند آنکه نخل حسرتی پرورد می داند که چیست آتش سردی که بگدازد درون سنگ را هرکرا بودست آه سرد، می داندکه چیست بازی عشقست کاینجا عاقلان در شش درند عقل کی منصوبهٔ این نرد می داند که چیست قطره ای از بادهٔ عشقست سد دریای زهر هر که یک پیمانهٔ زین می خورد، می داند که چیست وحشی آنکس را که خونی چند رفت از راه چشم علت آثار روی زرد می داند که چیست وحشی باقفی