وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۴۴: امروز ناز عذر جفاهای رفته خواست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
امروز ناز عذر جفاهای رفته خواست عذری که او نخواست، تبسم ، نهفته خواست من بندهٔ نگه که به سد شرح و بسط گفت حرف عنایتی که تبسم، نگفته خواست از نوک غمزه سفته شد و خوب سفته شد درهای راز هم که نگاهش نسفته خواست لطف آمد و تلافی سد ساله می کند خشم ارچه کرد هر چه در این یک دو هفته خواست بارد به وقت خود همه باران التفات ابر عنایتی که ریاضی شکفته خواست دل را نوید کاتش خوی تو پاک سوخت خار و خسی کش از سر آن کوی رفته خواست شکر خدا را که مرد به بیداری فراق وحشی کسی که دیدهٔ بخت تو خفته خواست وحشی باقفی