وحشی باقفی
غزل ها
غزل ۴۰: خوش است بزم ولی پر ز خائن راز است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش است بزم ولی پر ز خائن راز است سخن به رمز بگویم که غیر، غماز است که بر خزانهٔ این رازهای پنهان زد؟ که قفل تافته افتاده است و در باز است به اعتماد کس ای غنچه راز دل مگشای که بلبل تو به زاغ و زغن هم آواز است نه زخم ماست همین از کمان دشمن و بس که دوست نیز کمان ساز و ناوک انداز است زمان قهقههٔ کبک ، خوش دراز کشید مجال گریهٔ خونین و چنگل باز است حذر ز وحشت این آستانه کن وحشی غبار بال بر افشان که وقت پرواز است وحشی باقفی