کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نصیحت می کنم دل را که دامن درکش از یارم
    چو با دل بر نمی آیم به رنج دل سزاوارم
    اگر معزولم از وصلش ندارم غم بحمدالله
    که در دیوان هجرانش منم تنها که بر کارم
    من از وی بر خورم گویی کس این هرگز نیندیشد
    دلش بر من ببخشاید من این هرگز نپندارم
    دلم خون گشت و در عالم ز حالم کس نمی داند
    که من بی آن دل و دیده دل از دیده همی بارم
    لبی کان جان بیفزاید ازو جویم که او دارد
    دلی کاو خون جان ریزد ز من خواهد که من دارم
    درین محنت که من هستم اگر عمرم به پای آرد
    نیم آنکس که تا باشم جز او یاری به دست آرم
    ز درد آن لب جانبخش جانی دارم اندر لب
    چو گوید کای مجیر! آن جان بده در حال بسپارم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha