کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای ز سودای لب لعل تو شور ی به نمک
    وز فروغ رخ تو تافته خورشید فلک
    در جواب او
    برد دل از من سودا زده گیپا و کدک
    گر چه با قلیه کباب است مرا حق نمک
    به برنج و عسل و دنبه، برو آرد به هم
    گر بود مال من بی سر و پا را، لک لک
    ز تمنای کباب و هوس نان تنک
    به سما می رسد این آه دل من ز سمک
    زآن زمانی که شدم معتقد گرده نان
    نکند میل دلم جانب شمسی فلک
    در دلم هیچ نیابند جز اندیشه گوشت
    بعد مرگم چو در آیند به خاک آن دو ملک
    از شمیمی که ز حلوای تر آمد به مشام
    در پیش روح، روان می رود این دم بی شک
    صوفی بی سر و پا می نتواند بودن
    بی منقا که بود در بغلش چون کودک

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha