کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز جور مطبخیان کی ز نان کنم اعراض
    که مهر نان نتواند برید، صد مقراض
    دلم به گوشه مطبخ چنان گرفته است قرار
    که فارغ است ز جنت درین زمان ریاض
    چو یافتم ته نان، نانخورش طلب کردم
    چو جوهری به کف آمد چه می کنم اعراض
    برو طبیب که دل گشته از تو مستغنی
    که هست صحن مزعفر دوای این امراض
    به مطبخی کشد این دم دگر ز صحبت شیخ
    چو نیست دعوتیان را چو او کسی مرتاض
    به دیگ کله پز این دم، تو حاضر دم باش
    که تا رسد به تو ناگاه فیض از آن فیاض
    ز یمن دولت قلیه برنج و نان باشد
    تو هر سواد که صوفی ببرده ای به بیاض

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha