کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رخ تو مظهر انوار ربی الاعلی است
    که صنع بی حد و اندازه اندرو پیداست
    در جواب او
    رسید عید صیام و جهان پر از غوغاست
    بیا که موسم عیش و کلیچه و حلواست
    اسیر حب نبات است جان شیرینم
    ز شوق ماهی قندی دو دیده ام دریاست
    به روز عید سعیدست هر که در عالم
    به پیش دیده او، نان و قلیه و بغراست
    کلیچه راز چه آرای می کند خباز
    به خط و خال چه حاجت رخی که او زیباست
    کلنبه پیرهن قرمشی از آن پوشید
    که هست عید و به خوبان حریر زرد نواست
    زرشک صحنک فرنی همیشه پالوده
    ز خود بریده و پیوسته لرزه بر اعضاست
    چو کله در سر صوفی مستمند امروز
    هوای صحبت جان پرور رخ گیپاست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha