الهامی کرمانشاهی
خیابان سوم
بخش ۶۸ - زبان حال علیا مکرمه، سکینه خاتون درماتم علی اصغر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بدان بال و پر بسته مرغ حرم علی اصغر آماج تیر ستم که برخاک افتاده درآفتاب ز گوری که از بهر وی کنده باب برون آمد آمن در یکتا زکان مگر از پی باره ی مشرکان دوید و چو گوهر زخاکش ربود همی لب بر آن نای چاکش بسود بزد بوسه بر لعل بی آب او همان نرگس رفته در خواب او همی گفت: کای ناز دار پدر سپرده روان درکنار پدر تو را بود گهواره آغوش من تنت بود زینب برو دوش من که از من نمودت بدین گونه دور؟ که بی تو شود جایم آغوش گور؟ الا ای نوآموز مرغ چمن نداری نوا از چه رو همچو من؟ مگر شد گلوگاهت آماج تیر کز اینسان خموش آمدی از صفیر؟ چه سان بر پریدی توزین آسیان؟ که بد دست تو بسته ی پرنیان؟ تو از وی به قنداقه ای بسته دست شگفتا از این بند، دستت نخست نداری دگر زاری از بهر شیر مگر شیر خوردی ز پستان تیر ز بی آبی ات نیست دیگر گله که سیرابی از ناوک حرمله به میدان تو نه اسب کین تاختی نه بردشمنی تیری انداختی چرا کشته گشتی به تیر ستم؟ بگریم از این درد تا زنده ام دریغا از آن لعل چون غنچه تنگ که بشکفت چون گل زباد خدنگ دریغا از آن نرگس نیم مست که بر وی ز باد اجل پرده بست ز افغان آن مرغ باغ امام برآمد فغان ز آل خیرالانام الهامی کرمانشاهی