زرتشت بهرام پژدو
زراتشت نامه
56 – توحید ایزد عزوجل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بنام خداوند هفت آسمان توانا و بر بندگان مهربان خداوند بخشایش و راستی که پسندد از تو ره کاستی همیشه بُد او و همیشه بود دل بخردان جز چنین نگرود همو را سزد شاهی و مهتری نشاید جز اورا که سجده بری کسی کو بود همچو تو ناتوان چه بندی کمر پیش او در میان بهر دو جهان دل بدادار بند ازو خواه آمرزش ای مستمند اگر جز چنین گویی اندر سخن چنان دان که آن خود نیاید به بن خداوند ما اوست ما بندگان ضعیفیم و بیچاره و ناتوان ز گفتار بنده خدای چنوی چگونه ستوده شود باز گوی بدان گفتم این تا چو کاری کنی برو نام یزدان چو یاری کنی تو نام خداوند آغاز کن پس آنگه سر قصه را باز کن نگر تا چه گفتست زرتشت دین بهنگام پرسش ز داد آفرین چگونه روایت کند در خبر بنزد تو از راویان دگر اگر هیچ توفیق یابم تمام بیابم من از نظم این قصه نام امیدم چنانست از ذوالمنن که بخشایش آرد بدین خسته ت ببخشاید از فضل جان مرا رهاند ز دوزخ روان مرا زرتشت بهرام پژدو